کد مطلب:210710 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135
کیمیا در اروپا
روزهائی كه مردم مشرق زمین مغز را گذاشته و مشغول پوست شده بودند علمای مغرب زمین كه وارث علوم و كتب اسلامی گردیدند كار را از دست آنها گرفته وسیله تحقیقات علمی خود قرار دادند و روز به روز بیشتر به خواص اشیاء پی بردند و دوش به دوش این هم با تتبعات و كاوش و كنكاش در راه علوم و فنون و تحصیل تجارب و مشاهدات پیش رفتند و رو به ترقی گذاشتند.
موفقیت غربی ها برای آن بود كه آلات و اسباب زیادی در دسترس آنها قرار گرفت و با ترقی محیط به رشد و رقاء علمی و عقلی رسیدند و با اختراعات و كشفیات جدید آسان تر موفق شدند و بهتر و سریع تر پیشتر رفتند و زمینه را برای علمای بعد صاف كردند و آسان نمودند تا كار به جائی كشید كه كم كم در عرض قرن 19 تا امروز كه 1962 م می باشد 1382 هجری قمری عناصر به آسانی تقسیم شد و از چهار عنصر به 104 رسید كه 94 عنصر آن موجود و 89 عنصر در دست استخدام است بقیه كمیاب می باشد ولی وجود آنها حتمی است.
نگارنده گوید امروز همان عقیده قدما با آنكه عناصر از 4 به 104 بالا رفته و یافته اند باز نظریه ها برگشت به نظریه قدما نموده كه می گویند اصل همه عناصر یكی است و فرمول اصلی آن یك فرمول است در صورت و شرایط زمان و مكان تغییر صورت داده است قدما می گفتند اصل اشیاء ماهیت است و وجود عارض بر ماهیت است كه خلع و لبس می شود و عناصر یكی است كه همه از آب تركیب یافته و در حركت و نور و حرارت به درجات مختلفه رسیده می گفتند شدت و عدت و مدت آنها مختلف است و این همین نظریه امروزی علمای فیزیك و شیمی جهانی است.
و این جای تعجب و عظمت مقام درك علمی قدما است كه علمای امروز با تمام وسایلی كه در دست دارند تسلیم نظریه قدمای علمای سابقین بودند كه هیچ وسایل مجهز و مسلح در اختیار نداشتند و نظریات و تجربیات یقینی خود را حفظ كردند و امروز هم مكتشفین و مخترعین بزرگ تسلیم همان نظریه شده اند و به این نتیجه رسیده اند كه قاعده یك ماده اصلیه باید وجود داشته باشد كه عناصر دیگر از آن تركیب وجودی گرفته اند و این تكثیرات و تنوعات و تقسیمات خواص گوناگون همان ماده اصلیه است كه به درجات مختلف ظهور و بروز كرده است.
(ما هم در این كتاب و نوشتن این همه مطالب و تشریح این مراتب جز این نظریه نداریم
[ صفحه 167]
كه بگوئیم الفضل للمتقدم و همه این علوم را رشته به رشته دنبال آن را بگرییم سرحلقه و منبع آن نزد ائمه معصومین ما موجود بوده است و آنها بنا بر استعداد قابل و لایق مردم تعلیم نموده اند.)
مقدمات این علم در اروپا از وقتی شروع شد كه علمای فیزیك و شیمی هر دو دست به دست هم داده و فهمیدند كه حدی معین در میان این دو علم موجود نیست و هر كدام از برای دیگری حكم لازم و ملزوم را دارد بلكه یكی از پروفسورهای معروف دارالفنون برلن «در 30 سال پیش» وقتی در موقع مباحثه می گفت كه فیزیك اساس و پایه شیمی می باشد و بدون فیزیك از این به بعد در رشته شیمی نمی توان قدمی برداشت.
از عقیده این استاد و پروفسور دارالفنون آلمان هم كه بگذریم مسئله علمی امروز در حقیقت غیر از این نیست زیرا امروز روزی است كه شیمی می خواهد به ذرات غیرقابل تجزیه امروزی یعنی «آتوم» ها حمله كند و این كار دشوار بدون فیزیك و بدون فصل الخطاب آن كه برق است انجام پذیر نیست و به جائی نخواهد رسید؟!
علم شیمی وقتی نضج پیدا خواهد كرد كه به حمایت فیزیك یعنی حرارت و برق پیشرفت نماید.
در این ایام فكر مهمی كه دماغ محققین فیزیك و شیمی را به خود متوجه ساخته پیدا كردن و رام نمودن همان: مادة الاصلیه است و برای یافتن این اكسیر كه از هر چیز همه چیز می سازد و همه چیز را به یك صورت واحد بیرون می آورد بهتر از این راهی نیافتند كه از «اتوم» شروع كرده و تحقیقات خود را آنجا تعقیب كند.
و این موفقیت در اثر كار و كوشش و به نیروی تجهیز كامل برق و حرارت نصیب ملل غربی شد چنانكه در سوئیس طبق اعلامیه ای كه در همین كتاب منتشر شد طلا را از همین راه ساختند.
موفقیت غربی ها برای آن بود كه آلات و اسباب زیادی در دسترس آنها قرار گرفت و با ترقی محیط به رشد و رقاء علمی و عقلی رسیدند و با اختراعات و كشفیات جدید آسان تر موفق شدند و بهتر و سریع تر پیشتر رفتند و زمینه را برای علمای بعد صاف كردند و آسان نمودند تا كار به جائی كشید كه كم كم در عرض قرن 19 تا امروز كه 1962 م می باشد 1382 هجری قمری عناصر به آسانی تقسیم شد و از چهار عنصر به 104 رسید كه 94 عنصر آن موجود و 89 عنصر در دست استخدام است بقیه كمیاب می باشد ولی وجود آنها حتمی است.
نگارنده گوید امروز همان عقیده قدما با آنكه عناصر از 4 به 104 بالا رفته و یافته اند باز نظریه ها برگشت به نظریه قدما نموده كه می گویند اصل همه عناصر یكی است و فرمول اصلی آن یك فرمول است در صورت و شرایط زمان و مكان تغییر صورت داده است قدما می گفتند اصل اشیاء ماهیت است و وجود عارض بر ماهیت است كه خلع و لبس می شود و عناصر یكی است كه همه از آب تركیب یافته و در حركت و نور و حرارت به درجات مختلفه رسیده می گفتند شدت و عدت و مدت آنها مختلف است و این همین نظریه امروزی علمای فیزیك و شیمی جهانی است.
و این جای تعجب و عظمت مقام درك علمی قدما است كه علمای امروز با تمام وسایلی كه در دست دارند تسلیم نظریه قدمای علمای سابقین بودند كه هیچ وسایل مجهز و مسلح در اختیار نداشتند و نظریات و تجربیات یقینی خود را حفظ كردند و امروز هم مكتشفین و مخترعین بزرگ تسلیم همان نظریه شده اند و به این نتیجه رسیده اند كه قاعده یك ماده اصلیه باید وجود داشته باشد كه عناصر دیگر از آن تركیب وجودی گرفته اند و این تكثیرات و تنوعات و تقسیمات خواص گوناگون همان ماده اصلیه است كه به درجات مختلف ظهور و بروز كرده است.
(ما هم در این كتاب و نوشتن این همه مطالب و تشریح این مراتب جز این نظریه نداریم
[ صفحه 167]
كه بگوئیم الفضل للمتقدم و همه این علوم را رشته به رشته دنبال آن را بگرییم سرحلقه و منبع آن نزد ائمه معصومین ما موجود بوده است و آنها بنا بر استعداد قابل و لایق مردم تعلیم نموده اند.)
مقدمات این علم در اروپا از وقتی شروع شد كه علمای فیزیك و شیمی هر دو دست به دست هم داده و فهمیدند كه حدی معین در میان این دو علم موجود نیست و هر كدام از برای دیگری حكم لازم و ملزوم را دارد بلكه یكی از پروفسورهای معروف دارالفنون برلن «در 30 سال پیش» وقتی در موقع مباحثه می گفت كه فیزیك اساس و پایه شیمی می باشد و بدون فیزیك از این به بعد در رشته شیمی نمی توان قدمی برداشت.
از عقیده این استاد و پروفسور دارالفنون آلمان هم كه بگذریم مسئله علمی امروز در حقیقت غیر از این نیست زیرا امروز روزی است كه شیمی می خواهد به ذرات غیرقابل تجزیه امروزی یعنی «آتوم» ها حمله كند و این كار دشوار بدون فیزیك و بدون فصل الخطاب آن كه برق است انجام پذیر نیست و به جائی نخواهد رسید؟!
علم شیمی وقتی نضج پیدا خواهد كرد كه به حمایت فیزیك یعنی حرارت و برق پیشرفت نماید.
در این ایام فكر مهمی كه دماغ محققین فیزیك و شیمی را به خود متوجه ساخته پیدا كردن و رام نمودن همان: مادة الاصلیه است و برای یافتن این اكسیر كه از هر چیز همه چیز می سازد و همه چیز را به یك صورت واحد بیرون می آورد بهتر از این راهی نیافتند كه از «اتوم» شروع كرده و تحقیقات خود را آنجا تعقیب كند.
و این موفقیت در اثر كار و كوشش و به نیروی تجهیز كامل برق و حرارت نصیب ملل غربی شد چنانكه در سوئیس طبق اعلامیه ای كه در همین كتاب منتشر شد طلا را از همین راه ساختند.